بلاگ
عنوان مقاله
نویسندگان: فیروزه حاجیعلیاکبری، جهان افروز احمدزاده📧
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد.
حجم فایل: 473 کیلوبایت
هدف پروژه حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل توسعه بازاریابی گردشگری بینالمللی در ایران است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارشناسان سازمانهایی است که در امور گردشگری حق تصمیمگیری داشتند که بهصورت تمام شمار ۸۷ نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته که ۶ مؤلفه مؤثر در توسعه گردشگری بینالمللی (سیاستگذاری و مدیریت، تبلیغات، عوامل زیربنایی، ارتباطات سیاسی، نگرش مدیران، فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی) را مورد سنجش قرار میدهد، استفاده شد.
همچنین دادههای حاصل با استفاده از آزمون کولموگراف اسمیرنوف، آزمون t و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سیاستگذاری و مدیریت، عامل تبلیغات، عامل زیربنایی، عامل ارتباطات سیاسی، عامل نگرش مدیران و عامل فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در سطح sig=0.001 از دیدگاه کارشناسان، فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، هتل و مراکز اقامتی، شهرداری، استانداری و آژانس مسافرتی تهران بر توسعه بازاریابی گردشگری بینالمللی به طور معنادار تأثیر دارند. نتیج آزمون فریدمن نیز نشان میدهد مؤلفه سیاستگذاری و مدیریت با میانگین ۶٫۰۵ دارای بالاترین اولویت و مؤلفه عوامل زیربنایی با ۳٫۹۹ دارای پایینترین اولویت در توسعه بازاریابی گردشگری بینالمللی است.
بازاریابی، گردشگری بینالمللی، توسعه
در سالهای اخیر توسعه گردشگری به ویژه گردشگری بینالمللی به عنوان یکی از مهمترین منابع درآمد در عرصهی تجارت جهانی و مؤلفه عمده در بهبود اقتصادی مناطق و کشورها مطرح شده و شتاب مضاعفی یافتهاست. گردشگری گستردهترین صنعت خدماتی است که یقیناً در آینده با سرعتی بیش از گذشته و امروز گسترش پیدا خواهدکرد. کشور ایران جزو ۱۰ کشور اول جهان به لحاظ جاذبههای گردشگری و جزو ۵ کشور اول جهان از نظر تنوع گردشگری است. در این میان بازاریابی گردشگری اهمیت ویژهای مییابد تا با کمک آن از قابلیتهای خود در توسعه گردشگری به نحوی مطلوب استفاده نماید (کاظمی و همکاران،1389).
بازاریابی گردشگری؛ بهکارگیری مفاهیم مناسب بازاریابی جهت اتخاذ راهبردهایی بهمنظور جذب گردشگران به یک مقصد، تفرجگاه، شهر، منطقه یا کشور است. با وجود تعاریف مختلف از بازاریابی، تعریف به کار گرفته شده در وبسایت اتحادیه بازاریابی آمریکا، بهترین تعریف را از بازاریابی ارائه میدهد: فرایند برنامهریزی و عملیکردن مفاهیم، قیمتگذاری، تبلیغ و توزیع فکر و ایده، کالا و خدمات، بهمنظور ایجاد مبادلهای که اهداف فردی و سازمانی را تأمین کند (موحد،1390). از جمله عواملی که میتواند بازاریابی گردشگری را بهبود بخشد، بهکارگیری صحیح ابزارها و پارامترهای مؤثر بازاریابی است (مقیمیفر و همکاران، ۲۰۱۱).
بازاریابی گردشگری یک روند مدیریت فنی شامل پیشبینی نیازها و جلب رضایت گردشگران فعلی و آتی است، بهطوریکه شرکتهای مسافرتی و عرضهکنندگان را در رقابت با یکدیگر قرار داده است (رنجریان و همکاران، ۱۳۹۱). گردشگران با دلایل و انگیزههای مختلف، منطقه، استان و یا کشوری را برای گردشگری انتخاب میکنند که اولاً با نیازها و انگیزههای آنها سازگار باشد، ثانیاً دارای جذابیتهایی نیز باشد؛ بنابراین برنامهریزی و توسعه گردشگری مستلزم شناسایی انگیزهها و تقاضاهای گردشگران است (جلیلوند، ۱۳۸۸). در این راستا برنامهریزی برای از بین بردن موانع گردشگری و برنامهریزی جامع برای بازاریابی گردشگری و دادن اطلاعات بالقوه و راهنمایی برای گردشگران میتواند در آینده امنیت شغلی برای منطقه و درآمد بیشتر و همچنین تنوع محیطهای تفریحی و سیاحتی را برای منطقه و کشور فراهم آورد (حسام و همکاران، ۱۳۹۱).
البته باید به این نکته نیز توجه نمود که برنامهریزی بازاریابی گردشگری باید مستمر و به طور فرایندی صورت گیرد و همیشه با روشها و ابزارهای جهانی و بینالمللی و با نگاه منطقهای بهروز شود (جهانیان و همکاران، ۱۳۸۸). در واقع عناصر تشکیلدهنده بازاریابی گردشگری نهتنها وسیلهای لازم و مهم برای افزایش تعداد گردشگران به شمار میروند، بلکه چنانچه با برنامهریزی و به طور سیستمی مورداستفاده مسئولان و بازاریابان گردشگری قرار گیرند، میتوانند نقش اساسی و ارزندهای در ایجاد جایگاه مثبت در ذهن گردشگران به عهده داشته باشند (هزارجریبی و همکاران، ۱۳۹۱). بهطورکلی، اگر بهصورت عملی و اصولی به هریک از عناصر بازاریابی گردشگری توجه گردد، میتواند بهعنوان عاملی مهم در جذب گردشگران نقش ارزندهای داشته باشد (رسولزاده و همکاران،1391).